سلام توی بخش دوم مطالبم می خوام در مورد حجاب
حرف بزنم.امیدوارم هر دوستی که این مطلب می خونه مقداری دراون تأمل کنه وبعد باعقل
سلیم در موردش تصمیم بگیره.
بامن بیاید به متن اصلی کتابچه ی بصیرتم.
زن گوهر باارزش جهان
خلقت
خداوند در آیه ی 59
سوره ی مبارکه ی احزاب می فرماید:
ای پیامبر(گرامی)به زنان و دختران خود وزنان
مومنان بگو خویشتن را به چادر فروپوشند که این کار برای اینکه به عفت و حریت
شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوس رانان آزار نکشند،برآنان بسیار بهتر است
وخداوند مهربان و آمرزنده است.
امام علی (علیه السلام)
می فرماید:
پوشیدگی زن با توجه به موقعیت روحی و جسمی اش
برای ا بهتر استو زیباییش را پایدار تر می سازد.(1)
امام صادق(علیه
السلام) می فرماید:
زینت هایی که جایز است زن در مقابل مرد نامحرم
ظاهر کند صورت و دوکف دست است.(2)
امام رضا (علیه
السلام) می فرماید:
نگاه کردن به موهای زنان نامحرم حرام است، زیرا
این نگاه مرد را تهییج می کند و این تهییج وتحریک شخص را به فساد و چیزی که حلال
نیست می کشاند.(3)
مطئنم نمی خواهیم بگوییم که این آیات و احادیث
کهنه و قدیمی شده وآنها را رد کنیم بلکه با کمی توجه به باطن خویش در می یابیم این
دل ماست که کهنه و قدیمی گشته، این متون با ارزش راه ورسم زندگی با سعادت را بسیار
زیبا و کامل به ما نشان داده اند ولی کجاست آن دل وگوش شنوا که بشنود و ببیند
وتأثیر بگیرد و عمل کند.
همان
گونه که در آیه واحادیث بالا آورده شد حجاب یک بحث بسیار مهم برای جهان خلقت است،
موضوعی است که جهان مدرتیزه شده ی له شده در زیر چنگال فساد وتباهی به دنبال آن
است که آن را بکوبد و زن این گوهر با ارزش خلقت را به کام خود فرو برد.
در این مقاله سعی ما برآن است که با بانوان فهیم
کشورمان هم صحبت شویم. بانوانی که از یک سو کشورهای فاسد به دنبال آنند که با هجمه
ی تبلیغاتی توخالی و بی ارزش آنها را فریفته و شیفته محصولات به ظاهرنووجذاب خود
کنند و از سوی دیگر در داخل کشورگرفتاربی خردی برخی از مسئولینی وافراد کج
فهم شده اند که دستورات اربابان خارجی خود
را دنبال و اجرا می کنند.
یکی از راه های این کشورها که به کمک غلامان خود
در داخل در حال پیگیری است اشاعه ی فرهنگ بیگانگی ،غرب گرایی، پوچی ولخت گرایی و
دور شدن از اصل خویش است. آنها این کاررا با ترویج انواع مدلهای غربی، لوازم
آرایشی، پوشاک ولوازم زینتی انجام می دهند. البته این یکی از راه های تهاجم فرهنگی
است. چرا که راه های دیگری هم وجود دارد که ما به آنها نمی پردازیم.
نمایش لوازم آرایشی، شوهای لباس، استفاده از
وسایل زینتی جذاب چیزهایی است که می تواند برای بانوان عامل جلب توجه باشد. حال
اینکه اگر به این موارد درست نگریسته شود درمی یابیم که همه و همه چیزی جز سقوط از
ارزش والای زن و تخریب وجودی او نیست.
اصل این است که زنان به جای نمایش ظاهری و
استفاده از موارد ذکر شده و جلب نظرها و نگاه های شیطانی به حفظ آن گوهری بپردازند
که خداوند حکیم به آنان عطا نموده است.
استفاده از لوازم آرایشی رنگارنگ، پوشیدن لباس
های تنگ و بدن نما آن هم با رنگ های زننده و حضور در جامعه با اشکال زشت و سخیف
دلیلی بر زیبایی زن نیست بلکه با این کار شیطان را که قسم خورده ی فریفتن انسان
است خشنود می سازد. از طرفی حضور در جامعه با این وضع موجب ازدیاد بی بندوباری و
رها شدن تیرهای شیطان که همان نگاه های شهوت آلود است می شود، حال اگر این امر
عادی شود دیگر در جامه سلامت جسم و روح و روان باقی نمی ماند و اولین کسانی که به
دام تباهی کشیده می شوند همان وجود آورندگان این وضع می باشند.
جالب این است که در روان شناسی آقایان اکثر آن
ها جهت ازدواج بدنبال خانم هایی می گردند که عفیف تر و محجوب تر باشند چراکه این گونه
زندگی در جامعه برایشان راحت تر و دلنشین تر است.
در این کش وقوس بی حجابی وبی عفتی عده ای دخیل
می باشند. یکی از آنان فروشندگان این ملزومات هستند. در اعتقادات و دین مبین اسلام
برخی کسب ها کسب های حرام نامیده می شوند، قصد ما این نیست که بگوییم فروشندگی
کارو کسب حرام است، خیر، منظور این است که باید بدانیم چه چیز عرضه کنیم که موجب
بی عفتی وبی حیایی در جامعه نشود.
فروختن لوازم آرایشی، لباس، کیفف کفش و طلا و
جواهرات حرام نیست بلکه فروش آن ها در جهت از بین بردن ارزش ها حرام است.اگر تولید
کنندگان وفروشندگان به جای عرضه ی محصولات سخیف و بی محتوا به عرضه ی محصولاتی
بپردازند که نشان گر فرهنگ غنی اسلامی ایرانی ما باشد دیگر شاهد این گونه مدهای
زننده و مهجور نخواهیم بود.
فلسفه ی وجودی زن بسیار غنی وبا ارزش است،
خداوند دانا در قرآن زن را ریحانه معرفی نموده، در آموزه های دینی ما زن به عنوان
گوهر، مروارید، گل وامثالهم معرفی شده است.
حال دور از انصاف است که زنان قدر این تمثیل های
زیبا را ندانسته و خود را به قهر بکشانند.
اگراز یک خانم بد حجاب سوال شود که مرواریدی
دارد که در لجن زار افتاده وبخواهد آن را بردارد واستفاده کند، چگونه این عمل را
انجام می دهد، به نظر شما چه می گوید؟
نباید انتظار داشت که بی توجه به لجن و کثیفی از
آن استفاده کند، بلکه حتما آن را تمیز و پاک نموده و بعد استفاده می کند، آن هم با
توجه به شرایط خاصی که خانم ها به هنگام مواجهه با کثیفی به ایشان دست می دهد.
مروارید وجودی خانم ها هم چنین است، زمانی که در
باتلاق بی حجابی ، بی عفتی و بی حیایی می افتند دیگر شأن ومنزلت خود را از دست
داده و به دام هوس بازان شیطان صفت گرفتار می شوند، پس اگر می خواهند که مروارید
باشند و بدرخشند به دنبال پوشاندن گوهروجودی خود باشند. بدنبال حفظ حجاب و عفاف
باشند که این برایشان بهترین راه سعادت است.
در پایان حدیثی از پیامبر اسلام حضرت محمد(صل
الله علیه وآله وسلم) آورده ایم، این حدیث بیانگر حالات زنانی است که در دنیا بی
حجاب و بی عفت بودند، رسول خدا آنان را در معراج با عظمت خود مشاهده نموده و برای
علی(علیه السلام) و دخترش حضرت فاطمه
(سلام الله و علیه) نقل نموده است.
حضرت علی (علیه
السلام) می فرماید:
من و فاطمه بر
رسول خدا (صل الله علیه وآله وسلم) وارد شدیم، و دیدیم که به شدّت گریه می
کند. من عرض کردم: پدرم و مادرم فدای تو باد ای رسول خدا! چرا گریه می
کنی؟! رسول خدا فرمود: ای علی! در آن شبی که مرا به معراج به آسمان
بردند، زنانی از امّت خود را در عذاب سختی (در صحنۀ آیندۀ جهنّم) مشاهده
نمودم، و از وضعیّت آنها(در قیامت) ملول وناراحت شدم؛ و اینک از شدّت عذابی
که بر آنها دیده‌ام به گریه درافتاده ام!
(1) زنی را دیدم که به موهای سرش در دوزخ
آویزان بود، و مغزش به جوش وغَلَیان آمده بود!
(2) زنی را دیدم که به زبان خود آویزان بود،
و حمیم (آب داغ جهنّم) در حلقوم او فرو میریخت!
(3) زنی را دیدم که به دو پستان خود آویزان
بود!
(4) زنی را دیدم که گوشت بدن خود را می خورد،
و آتش از زیرش افروخته می شد!
(5) زنی را دیدم که دوپایش به دو دستش بسته
شده بود، و مارها و عقرب‌ها بر او مسلّط بودند!
(6) زنی را دیدم که کور و کر و لال، در صندوقی
از آتش بود، و مغز سرش از دو سوراخ بینی اش خارج می شد، و بدن او از مرض
پیسی و مرض خوره تکّه تکّه شده بود!
(7) زنی را دیدم که به دو پایش در تنوری از
آتش آویزان بود!
(8) زنی را دیدم که گوشت بدنش را از جلو و عقب
با قیچی هایی از آتش می بریدند!
(9) زنی را دیدم که صورت و دو دستش در آتش
میسوخت؛ و خودش، اَمعاء(روده های) خود را می خورد!
(10) زنی را دیدم که سرش سر خوک، و بدنش بدن
خر بود؛ و در هزار هزار گونه عذاب فرو رفته بود!
(11) زنی را دیدم که بر شکل سگ بود، و آتش از
دُبُر (باسن او) داخل و از دهانش خارج می شد؛ و ملائکۀ عذاب سر او و بدن او
را با گرزهای آتشین می زدند!
فاطمه (سَلامُ الله‌ِ عَلَیها) گفت: ای حبیب من!
و ای روشنی و تازگی بخش نور چشم من! ای رسول خدا! اعمال و کردار این
زنان چه بوده، که خداوند اینگونه عذاب را برای آنها مقرّر فرموده است؟
رسول
الله(ص) فرمود: ای دختر من!
(1) آن زنی که به مویش آویزان بود، زنی است
که موی خود را از مردان نمی پوشاند.
(2) آن زنی که به زبانش آویزان بود، زنی است
که شوهر خود را اذیّت می کند.
(3) آن زنی که به پستانش آویزان بود، زنی
است که از رفتن به فِراش و هبستری با شوهر خود، خودداری می کند (تمکین نمی کند).
(4) آن زنی که گوشت بدن خود را می خورْد، زنی
است که بدن خود را برای مردم زینت می کند.
(5) آن زنی که دو پایش به دو دستش بسته، و
مارها و عقرب‌ها بر او مسلّط شده بودند، زنیست که آب وضویش کثیف است، و
لباسش کثیف و نجس است، و از جَنابَت و حیض غسل نمیکند، و خود را پاکیزه و
نظیف نمیدارد، و نماز را سبک می شمارد.
(6) آن زنی که کور و کر و لال بود، زنی است
که از زنا بچّه می زاید و آن بچّه را به شوهرش نسبت می دهد.
(7) آن زنی که به دو پایش آویزان بود، زنی است
که بدون اجازۀ شوهرش از خانه بیرون می رود.
(8) آن زنی که گوشت بدنش را با قیچیها
میبُریدند، زنی است که خود را بر مردان عرضه می دارد.
(9) آن زنی که گوشت صورت و بدنش می سوخت و
امعاء و روده‌های خود را می خورد، زنی است که واسطۀ عمل نامشروع بین دو
نفر می گردد.
(10) آن زنی که سرش همچون سر خوک و بدنش
همانند بدن الاغ بود، زنیست که سخن چینی می کند، و دروغ زن و دروغ پرداز
است.
(11) آن زنی که بر شکل و صورت سگ بود و آتش
از دُبُرش ( از باسنش) داخل و از دهانش خارج می گردید، زن آوازه خوانی است
که در مجالس شادی (مثل مولودی و عروسی و پارتی ها) و مجالس غم (مثل مجالس نوحه
خوانی آلوده به غِناء) آواز می خواند، و نیز حسادت می ورزد.
سپس ایشان فرمودند:
وای بر زنی که شوهر خود را
با حرف یا عمل غیر منطقی عصبانی کند و خوشا
بحال آن زنی که شوهرش از او در انجام وظایف
زناشویی و خانه داری – راضی و خوشنود باشد!(4)
حال قضاوت با شما:
(بیاییم در این ماه
خدا و دراین دهه ی با عظمت با سالار
شهیدان حضرت ابا عبدلله الحسین (علیه السلام) عهد ببندیم که عامل به حجاب و عفاف و
پشتیبان این امر والا باشیم.)
منابع:
1-غررالحکم،فصل 44،
حرف ص، حدیث10
2-بحار الانوار، ج 104، ص 33
3-علل الشرایع، ج 2،
ص 564
4-بحارالاَنوار، ج 8/
ص309.
نویسنده: حسن ولایی
